آرمیا جونمآرمیا جونم، تا این لحظه: 10 سال و 7 روز سن داره

آرمیا هدیه ای از طرف خدا

روز مرد مبارک بزرگ مرد کوچک

فدلت شم روز مرد مامانی و خاله جون برات هدیه خریده بودن فدات شم دوست دارم بزرگ که شدی یه مرد واقعی باشی یه جوونمرد . عکسهای کادوهای قشنگت رو می ذارم ایت هدیه خاله جون این هم هدیه مامانی که 50 تومن شد دستشون دردنکنه بابت همه زحمت ها شون ...
21 ارديبهشت 1394

آرمیا رو عشقه

سلام مامانی. قربونت برم در این پست چند تا عکس خوشمل ازت می ذارم  این دختر خوشگل و عزیز یسنا جون دختر دخترخاله منه مامانی. خونه شون دعوت بودیم و با همدیگه عکس یادگاری گرفتید یسنا جون آبان 89بدنیا اومده و خیلی مهربونه   ایاین از عکسهای عیده که توی پست های قبلی جا مونده بود قربونت برم آخه این چه طرز نشستنه عاشق این عکسم. فدات شم  ...
21 ارديبهشت 1394

نوروز 94 با آرمیا

آرمیا جونم ببخشید که دیر سراغ وبلاگت اومدم. آخه سرم خیلی شلوغ بود . اما یادم نرفته بود و حالا سر فرصت پصست جدید امسال رو می ذارم . اول هم از عکس های عیدت شروع می کنم . قشنگم اگه بدونی این عید با تو چه خوش گذشت .اولین عیدی که همراهمون بودیم و خاطره خوبی توی ذهنمون موند. راستی تولدت نزدیکه پیشاپیش تولدت مبارک . تا تولدت قول می دم بازم بیام اینجا و عکسهای قشنگت رو بذارم. ...
7 ارديبهشت 1394

آقای صدابردار

پسرم چند وقت پیش اومدی محل کار مامان و بابا . بابا هم توی استودیو یه عکس ازت گرفت. تو جای بابا آقای صدابردار شده بودی....ولی خیلی بیقراری و گریه کردی. قربون خنده قشنگت توی عکس برم این لیوانم سفارشیه. عکس شما رو روی این لیوان جادویی دادیم چاپ کردن که هزینه اش 32000 تومن شد! ولی خب می ارزید این خواب معصومانه ات رو هم خیلی دوست داشتم که عکسشو توی همین پست می ذارم ...
12 اسفند 1393

اتاق آرمیا

پسر قشنگم تا حالا عکسهای اتاقت رو زیاد گذاشتم اما چون بازم اسباب بازی جدید بهش اضافه شده و یکم تغییر کرده برات می ذارم این موتور رو از نمایشگاه اسباب بازی برات خریدیم اتاق آرمیا پر از لاک پشت های جور و واجوره ..... من که لاکی هاتو خیلی دوست دارم . توچی؟؟ اون گربه که توی شکمش ماهیه و موزیکاله و می چرخه و می شه با قلاب ماهی ها رو ازش گرفت هم از نمایشگاه برات خریدیم این توپ بزرگم بابا محسن برات خریده این اتوبوسم خودم برات خریدم که خیلی دوستش داری . اینم عروسکهای انگشتی که از نمایشگاه برات خریدم. البته جعبه خرسی هم پازله که همکار مامان بهت هدیه داد . ...
12 اسفند 1393

بدون عنوان

چند وقت پیش یکی از عموهام و خونواده شون خونه مون دعوت بودن. آرمیا هم کلی بهش خوش گذشت و با بچه ها بازی کرد فقط توی این عکس دیگه کلافه شده بود .... آرمیا شاصخین رو خیلی دوست داره . این عروسک مامان بوده که حالا شده عروسک آرمیا جونم خاله جونشم این عکس ها رو براش درست کرده که ازش ممنونیم . دستت درد نکنه خاله فتانه عزیزم آرمیا اسباب بازی ها رو خیلی دوست داره . برای همین چند تا عکس ازش با اسباب بازی هاش می ذارم   ...
12 اسفند 1393

این دیگه چیه؟

پسرم عاشق اینه که یه کتاب بذاری زیر دستش و ورقه هاشو پرپر کنه. البته ما مجله ها و کتابهای قدیمی رو برای این کار بهش می دیم . اونقدر که از ای کار لذت می بره هیچی خوشحالش نمی کنه حتی اسباب بازی ها. با ورقه ها مدتها سرگرم می شه و بازی می کنه قربون خنده و شادیت برم عسلم. شازده پسر ، قند عسل. ...
12 اسفند 1393

آرمیا و نمایشگاه اسباب بازی

آرمیا رو بردیم نمایشگاه اسباب بازی توی همدان. از اونجا خیلی خوشت اومد مخصوصا از استخر توپ. غرفه دار هم که از تو خیلی خوشش اومده بود . تو رو برد توی استخر نشوند تا هر چی دوست داری بازی کنی. برات چند تا اسباب بازی خریدیم که در پست های بعدی می ذارمشون ...
9 اسفند 1393